باران رودارباران رودار، تا این لحظه: 13 سال و 1 روز سن داره

باران کوچولو رودار

لحظه فراموش نشدنی

1390/3/19 23:58
نویسنده : افسانه- مهدی
413 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بارانم ازاینکه اینقده دیر اینا رو برات میگم معذرت میخوام مامانی آخه نبود.

لحظه ای که به دنیا اومدی اولین گریه قشنگ تو شنیدم زیاد گریه نکردی وقتی آوردنت بیرون نمی دونی که چه شوقی داشتم که ببینمت بعد این همه انتظار وقتی دیدمت گریم گرفت تو اتاق عمل از شوق زیاد از دکتر پرسیدم این بچه منه .چشمات باز بود مامانی ، دستو پا می زدی ، خیلی لحظه قشنگی بود فقط می خواستم بغلت کنم و ببوسمت .نمی دونی چقدر خدا رو شکر کردم که سالمی .وقتی از اتاق عمل اومدم بیرون بابا منتظرم بود ، با گریه گفتم دخترمونو دیدی ،بابا یه برق خاصی تو چشماش بود با خوشحالی و بغض گفت آره خیلی نازه چشماش باز بود.

باران مامان این قشنگ ترین لحظه بود برام ، لحظه ای که شما پیش ما اومدی .بارانم خیلی دوست دارم مامان خیلی .ماچ

قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

علی
20 خرداد 90 0:04
سلام وااااای چه وبلاگ نازی !!! من که خیلی خوشم اومد با اجازتون لینکتون میکنم
مادر سامان
20 خرداد 90 0:16
سلام مامان جون قدم نو رسیده مبارک خدا را شکر که شما هم سلامتی خودتون رو بدست اوردین امیدوارم همیشه شاد و خرم باشید
مامان باران
24 تیر 90 18:22
سلام اسم دخترم باران هست میخوام وبلاگهایی که به اسم باران هست رالینک کنم شما را لینک کردم من هم لینک کنید با تشکر شاید روزی همه باران ها در یک روز همدیگر را ملاقات کردند.......
مادر یه باران دیگه
2 آبان 91 1:25
امیدوارم خدا دختر گلتونو براتون حفظ کنه